جالب بود. امروز توی استخر رفته بودم توی نخ شنا کردن این و اون. بعضی از دوستان، بدجوری دست و پا میزدند ولی سرعتشون خیلی کم بود یا این که اصلا جلو نمیرفتند. ولی بعضیها برعکس؛ با آرامش کامل شنا میکردند و مثل ماهی حرکت میکردند. تند و روون. یه فوت کاسهگری این وسط هست گویا. آدم باید بلد باشه چهطوری دست و پا بزنه و الا همیشه زیاد دست و پا زدن آدم رو جلو نمیبره.
حالا این محمدرضا میاد میگه:« تو صبح تا شب هر کاری میکنی باید بری توی وبلاگت بنویسی؟!». خب همه حکمتها که توی کتابهای فلسفی پیدا نمیشه آقای فیلسوف! بعضی از حکمتها هم توی استخر پیدا میشه. حکمتهای خیس!